این نشست با همت کمیته منطقه ای آبیاری و زهکشی خوزستان و همکاری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و سازمان آب وبرق خوزستان در سالن همایش های گیت بوستان در مورخ 28 آبان 1404 برگزار شد در ابتدا نشست تفاهم نامه همکاری بین دانشگاه علوم کشاورزی خوزستان و کمیته منطقه ای آبیاری و زهکشی به امضا دکتر فیاضی و دکتر حسونی زاده رسید.
در ادامه اساتید گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی به ارائه مطلب با محورهای ارزش گذاری آب، مدیریت تقاضا و مدیریت نرم آب پرداختند که در اینجا به طور خلاصه گزارش ارائه تخصصی دکتر عبدالشاه، دکتر مردانی و دکتر میرزایی نقل شده است.
دکتر عبدالشاهی؛ حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از منابع آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ ازاینرو، کوچکترین صرفهجویی در این بخش میتواند تأمینکننده نیاز سایر بخشها باشد. بااینحال، سیاستگذاری آب در ایران طی دهههای گذشته عمدتاً بر عرضه متمرکز بوده و تقاضا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت و افزایش ارزش اقتصادی محصولات، فشار زیادی بر منابع آب وارد کرده و موجب عدم تعادل در بازار آب شده است. در چنین شرایطی، صرفاً افزایش قیمت راهحل مؤثری نیست؛ زیرا شکست بازار وجود دارد و مدیریت تقاضا باید از مسیرهای فنی، اقتصادی، نهادی و اجتماعی دنبال شود. پژوهش انجامشده در شرکت بهره برداری از شبکه ناحیه شمال خوزستان، با استفاده از مدل تولید مختلف و دادههای ۳۰۰ کشاورز، روشهای مختلف قیمتگذاری آب را آزموده و ارزش نهایی آب در محصولات عمده را برآورد کرده است. نتایج نشان میدهد بخش کشاورزی به سیاستهای هوشمندانهتری برای توزیع و قیمتگذاری آب نیاز دارد.
دکتر مردانی در سخنرانی خود تأکید کرد که توسعه بخش کشاورزی، پایه دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و امنیت غذایی در سطوح ملی و محلی است. به گفته وی، اگر برنامهریزی منسجم و علمی برای تولید در کشاورزی انجام شود، سایر بخشهای اقتصادی نیز تحتتأثیر مثبت قرار میگیرند. او با اشاره به تجربه کشورهایی چون ترکیه، مصر، چین، هند و برزیل گفت بررسیها نشان میدهد موفقیت در مدیریت منابع، بهویژه آب، در گرو اصلاح نظام برنامهریزی تولید است. در این کشورها، تمرکز بر تعیین اینکه چه محصولی، در کجا و با چه روشی تولید شود، رویکرد غالب بوده است. ترکیه بر بهبود عملکرد و بازگرداندن اراضی از دسترفته، و مصر بر کنترل تقاضا و کشاورزی پایدار تأکید کرده است. دکتر مردانی نتیجه گرفت که ایران نیز باید از مدیریت عرضه به سمت مدیریت تقاضا حرکت کند تا بتواند منابع محدود خود، بهویژه منابع آبی، را کارآمدتر مدیریت نماید.
دکتر میرزایی بیاعتمادی کشاورزان نسبت به نهادهای ترویجی را نتیجه خلف وعدههای سازمانی دانست. او تأکید کرد که وقتی وعدههای خرید تضمینی، تأمین نهاده یا حمایت عملی تحقق نمییابد، اعتماد از بین میرود و سیاستهای بعدی نیز اجرایی نخواهند شد. به باور او، ریشه مشکل در نبود هماهنگی بینبخشی و دیوارهای بلند میان سازمانها و دانشگاههاست؛ دیوارهایی که ارتباط و درک متقابل را محدود کردهاند. وی محور کلیدی زیر را برای اصلاح وضعیت پیشنهاد کرد:، تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت، هماهنگی نهادی، وجود اراده سیاسی و چهارچوب قانونی شفاف، و در نهایت تحقق مشارکت واقعی ذینفعان. او مشارکت اجتماعی و مدیریتی کشاورزان را مهمترین مؤلفه «مدیریت نرم» دانست و تأکید کرد بدون اعتماد و مشارکت فعال آنان، هیچ کسبوکار یا سیاست پایداری در بخش کشاورزی شکل نخواهد گرفت.